حکم علی خامنهای برای عباس صالحی در موسسه «اطلاعات» تراز ۳۳ ساله او در تعریف دامنه فعالیت رسانهها، منتقدان، معترضان و مخالفانش را نمایانتر از هر زمان دیگر کرد.
خامنهای روز چهارشنبه ۱۸ خرداد با صدور حکمی صالحی را به عنوان نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول جدید روزنامه «اطلاعات» منصوب کرد.
با این حکم صالحی جانشین محمود دعایی شد که از سال ۱۳۵۹ مسئولیت این روزنامه را برعهده داشت و روز ۱۵ خرداد در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
صالحی از تبار مشهدیهای مقیم تهران است که تحصیلات حوزوی دارد و با گرایش «اصولگرایی» در دولت دوم حسن روحانی، وزارت ارشاد را اداره میکرد.
خامنهای با این حکم یکی دیگر از اهالی مشهد را در مجموعه عریض و طویل موسوم به «بیت رهبری» منصوب کرد که از سال ۱۳۸۸ به این سو حضور آنها در عرصه سیاست پررنگ شده است.
او در حکم خود، روزنامه «اطلاعات» را «همواره نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهایی از مردم» معرفی کرد که سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس مییافت».
خامنهای در این حکم از صالحی خواست مشی «چند وجهی بودن نگاهها و سلایق سیاسی» محمود دعایی در این روزنامه را دنبال کند.
روزنامه «اطلاعات» قدیمیترین روزنامه در حال انتشار در ایران است که هم چون روزنامههای «کیهان» و «جمهوری اسلامی» زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود.
روزنامههای «اطلاعات» و «جمهوری اسلامی» برخلاف روزنامه «کیهان» مشی رسانهای به اصطلاح «متعادلتری» در نظام سیاسی چهار دهه اخیر ایران داشته و دارند و هرگز دامنه فعالیت آنها به تقابل با علی خامنهای و کلیت نظام جمهوری اسلامی ختم نشد.
این روزنامهها تراز ۳۳ ساله خامنهای در تعریف منتقدان و مخالفان در نظام جمهوری اسلامی محسوب میشوند، رسانههایی که مدیران آن را روحالله خمینی منصوب کرد و در دوران خامنهای نیز این روند ادامه یافت تا اینکه محمود دعایی یکی از این مدیران درگذشت و جای خود را به عباس صالحی داد.
خامنهای مشی این روزنامهها پس از مرگ خمینی را تنها به این خاطر تحمل کرد که مدیرانش، رهبری او را تائید کردند، هرگز در زمره مخالفانش در نیامدند و به ندرت محتوایی منتشر کردند که به مذاق او خوش نیاید.
یکی از جمله مطالبی که روزنامه «اطلاعات» در این چهار دهه منتشر کرد، مربوط به یادداشت ۱۹ خرداد سال ۱۳۹۰ حسین علایی بود که در آن به بررسی اشتباهات محمدرضا پهلوی که به زعم وی منجر به انقلاب سال ۱۳۵۷ شده است، میپردازد. علایی در این یادداشت به طور تلویحی به خامنهای و سایر مقامهای جمهوری اسلامی نسبت به همسرنوشت شدن با حکومت پهلوی هشدار داد که به مذاق حامیان خامنهای خوش نیامد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پنج روز پس از انتشار این یادداشت بود که گروهی لباس شخصی مقابل خانه علایی تجمع و شعارهای تندی علیه او سر دادند که منجر به بروز جنجالی سیاسی در آن زمان شد.
انتشار یادداشت علایی در روزنامه «اطلاعات» در کنار برخی انتقادهای ریز روزنامه «جمهوری» اسلامی از گرانیها، بزرگترین کاری است که این دو رسانه در چهار دهه اخیر انجام دادهاند.
این دو روزنامه در دوران رهبری خامنهای هرگز بازیگر موثری در فضای رسانهای و سیاسی نشدند و ترجیح دادند در قبال بودجهای که میگیرند و امکاناتی که در اختیار دارند، سالانه صدها درخت را به کاغذ تبدیل کنند و خنثیترین اخبار و گزارشها را روی این کاغذها چاپ کنند.
علی خامنهای و بسیاری از حامیانش بدشان نمیآید این دو روزنامه را در فضای سیاسی ایران، رسانههای «منتقد» وضع موجود معرفی کنند، رسانههایی که طی چهار دهه اخیر نه در قامت یک رسانه حرفهای و موثر ظاهر شدهاند و نه در حد و اندازه یک منتقد سیاسی توانستند جای خود را افکار عمومی باز کنند.
روزنامههایی که براساس آخرین گزارشها تیراژ روزانه هر یک از آنها سه هزار نسخه است که اغلب خریدارنش هم سازمانها و نهادهای دولتی و حاکمیتی به شمار میروند و در میان مردم مخاطب چندانی ندارند.
تحمل این رسانههای خنثی و بیخاصیت که هیچ ارزش افزودهای ندارند و به طور سنتی متعلق به جریان «زاویهدار چپ اسلامی» با خامنهای در تاریخ جمهوری اسلامی به شمار میروند، تنها به این خاطر است که از طرفی آنها حد و حدود خود نسبت با رهبر جمهوری اسلامی و ساختار نظام سیاسی میدانند و همواره آن را رعایت کردهاند و از سویی دیگر وجود آنها دستاویزی برای خامنهای با هدف نمایش ظاهری «تحمل مخالف» یا «آزادیخواهی» اوست که تجربه بیش از سه دهه رهبریاش خلاف تمام این نمایش را نشان میدهد.
توقیف دهها روزنامه و نشریه و بازداشت صدها روزنامهنگار و فعال رسانهای طی سه دهه رهبری خامنهای، فهرست بلند و بالایی دارد که او تلاش میکند با حمایت از مشی روزنامه خنثای «اطلاعات» همه آنها را پاک کند.